...تنها قرآن نيست كه اصالت روح را در آيات متعدد خود تاييد كرده است، در حد تواتر در كتب حديث و دعا و نهج البلاغه از جانب رسول اكرم و ائمه اطهار اين مطلب تاييد شده است . حقيقت اين است كه انكار روح يك انديشه كثيف متعفن غربی است كه از حسی گرايی و ماديگرايی غربی سرچشمه میگيرد و متاسفانه دامنگير برخی پيروان با حسن نيت قرآن هم شده است. اكنون برای اينكه نمونه هايی از آياتی كه در آن آيات از مرگ به " توفی " تعبير شده است و در بعضی از آنها يك سلسله اعمال حياتی به انسانها بلافاصله پس از مرگ نسبت داده شده ( از قبيل مكالمه ، آرزو، تقاضا ) به دست دهيم ، سه آيه از چهارده آيه ای كه در آنها تعبير " توفی " آمده است میآوريم.
1-« ان الذين توفيهم الملائكه ظالمی انفسهم قالوا فيم كنتم قالوا كنا مستضعفين فی الارض قالوا الم تكن ارض الله واسعه فتهاجروا فيها فاولئك ماويهم جهنم و سائت مصيرا »(نسا-97). همانا كسانی كه در حالی كه ستمگر بر خود بودند فرشتگان ( ماموران خدا ) آنان را به تمام و كمال دريافت كردند فرشتگان به آنها گفتند : در چه وضعی بسر میبرديد ؟ آنان گفتند : ما مردمی زبون و زيردست و محكوم محيط بوديم . فرشتگان به آنها گفتند : آيا زمين خدا فراخ نبود كه بدانجا كوچ كنيد ؟ پس جايگاه آنها جهنم است و بد سرانجامی است. اين آيه درباره مردمی است كه در محيط نامساعدی بسر میبرند و ديگران ، آن محيط را به دلخواه خود اداره میكنند و اينان محكوم جريانات محيط خود هستند و همين را كه " محيط فاسد است ، محيط نامساعد است ، از ما كه كاری ساخته نيست " برای خويشتن عذری میپندارند . اينان به جای اينكه محيط را تغيير دهند و اگر توانايی تغيير محيط را ندارند، خود را از منجلاب چنان محيط فاسدی نجات دهند و به محيط مساعدتری منتقل شوند ، در همان محيط فاسد به زندگی ادامه میدهند و تسليم جريانات محيط میشوند و در فسادهای آن غرقه میگردند . فرشتگان خدا پس از آنكه آنها را قبض روح كرده و تحويل میگيرند با آنها به گفتگو میپردازند و عذر آنها را غير موجه میشمارند ، زيرا حداقل كاری كه از آنها ساخته بود - هجرت و كوچ كردن به محيط ديگر - انجام ندادند فرشتگان به آنها يادآوری میكنند و به اين وسيله به آنها میفهمانند كه خود شما مسؤول ستمهايی هستيد كه بر شما رفته است ، يعنی خود شما مسؤول گناهان خود هستيد. قرآن كريم در اين آيه كريمه به ما يادآوری میكند كه بيچارگی و ناتوانی در يك محيط ، عذر موجه به شمار نمیرود مگر آنكه حتی راه مهاجرت و كشاندن خود به نقطه ديگر نيز بسته باشد. چنانكه میبينيم در اين آيه كريمه از مرگ كه در چشم ظاهر نيستی و نابودی و تمام شدن است به " توفی " يعنی تحويل و دريافت تعبير شده است اين آيه گذشته از اينكه از مرگ با كلمه " توفی " تعبير كرده است ، رسما از يك جريان مكالمه و احتجاج ميان فرشتگان و انسان در لحظات پس از مرگ سخن میگويد . بديهی است كه اگر واقعيت انسان باقی نباشد و همه واقعيت انسان لاشه بی حس و بیشعور باشد ، مكالمه معنی ندارد . اين آيه میفهماند كه پس از آنكه انسان از اين جهان و از اين نشئه میرود ، با چشم و گوش و زبان ديگر با موجودات نامرئی به نام فرشتگان به گفت و شنود میپردازد.
2-« و قالوا ااذا ضللنا فی الارض ائنا لفی خلق جديد بل هم بلقاء ربهم كافرون . قل يتوفاكم ملك الموت الذی وكل بكم ثم الی ربكم ترجعون »(سحده-11و12). و گفتند : آيا آنگاه كه ما گم شديم در زمين آيا ما در آفرينشی جديد قرار خواهيم گرفت ؟ ( اين سخنان بهانه است ) حقيقت اين است كه اينها ( از روی عناد ) ملاقات پروردگار خويش را منكرند . بگو همانا فرشته مرگ كه موكل بر شماست شما را در حين مرگ به تمام و كمال دريافت میكند . سپس به سوی خدا بازگردانده میشويد . در اين آيه ، قرآن كريم يكی از اشكالات و شبهات منكران را در مورد معاد و حيات اخروی ذكر میكند و پاسخ میگويد . شبهه و اشكال اينجا اين است كه پس از مرگ هر ذره ما نابود میشود ، به جايی میرود و اثری از ما نيست ، چگونه ممكن است مورد آفرينش تازهای قرار گيريم ؟ پاسخ قرآن ضمن اشاره به اينكه اين شبهات بهانه جوييهايی است كه در اثر حالت عناد و انكار ابراز میدارند ، اين است كه برخلاف ادعای شما ، شما ( من واقعی و شخصيت واقعی شما ) آن چيزی نيست كه شما فكر میكنيد گم میشود . شما به تمام شخصيت و كل واقعيت در اختيار فرشته خدا قرار میگيريد . مقصود شبهه كنندگان از گم شدن اين است كه هر ذرهای از بدن ما به جايی میافتد و اثری از آن باقی نمیماند ، پس چگونه اين بدن ما را بار ديگر زنده میكنند ؟ عين اين شبهه كه مربوط است به متفرق شدن و گم شدن اجزای بدن ، در آيات ديگر قرآن نيز آمده است و جواب ديگری به آن داده شده است و آن اينكه همه اين " گم شدنها " ، از نظر شما گم شدن است ، برای بشر دشوار و بلكه ناممكن است كه اين ذرات را جمع آوری كند ، اما برای خدا كه علم و قدرتش نامتناهی است هيچ اشكالی نيست . در آيات مذكور سخن منكران مستقيما درباره اجزای بدن است كه چگونه و از كجا جمع آوری میشود ؟ ولی در اينجا به گونه ديگر جواب داده است ، زيرا در اينجا سخن صرفا در اين نيست كه اجزای بدن هر كدام به جايی میافتد و اثری از آنها نيست ، بلكه در اين است كه با گم شدن اجزای بدن، ما گم میشويم و ديگر " ما " و " من " در كار نيست . به عبارت ديگر ، سخن شبهه كنندگان اين است كه با متفرق شدن اجزاء بدن شخصيت واقعی ما نيست و نابود میشود . قرآن در اينجا اين گونه پاسخ میگويد كه برخلاف گمان شما شخصيت واقعی شما هيچ وقت گم نمیشود تا نيازی به پيدا كردن داشته باشد ، از اول در اختيار فرشتگان ما قرار میگيرد. اين آيه نيز در كمال صراحت بقای شخصيت واقعی انسان ( بقای روح ) را پس از مرگ ، علی رغم فانی شدن اعضای بدن ، ذكر میكند.
3-« الله يتوفی الانفس حين موتها و التی لم تمت فی منامها فيمسك التی قضی عليها الموت و يرسل الاخری الی اجل مسمی ان فی ذلك لايات لقوم يتفكرون »(زمر-42). خداوند نفوس را در حين موت ، و آن كه نمرده است ، در حين خواب ، به تمام و كمال دريافت میكند ، پس آن كس را كه مقرر شده است بميرد نگه میدارد و ديگری را تا مدت معينی باز میفرستد. اين آيه شباهت و سنخيت خواب و مرگ - و ضمنا شباهت و سنخيت بيداری و بعث اخروی - را بيان میكند . خواب ، مرگ ضعيف و كوچك است و مرگ، خواب شديد و بزرگ ، و در هر دو مرحله روح و نفس انسان از نشئه ای به نشئه ديگر انتقال میيابد با اين تفاوت كه در حين خواب ، انسان غالبا توجه ندارد و هنگامی كه بيدار میشود نمیداند كه در حقيقت از سفری بازگشته است ، بر خلاف حالت مرگ كه همه چيز بر او روشن است. از مجموع اين سه آيه كاملا میتوان فهميد كه ماهيت مرگ از نظر قرآن نيستی و نابودی و تمام شدن نيست ، بلكه انتقال از نشئهای به نشئه ديگر است. ضمنا ماهيت خواب از نظر قرآن نيز روشن شد ، معلوم شد كه خواب هر چند از نظر جسمی و ظاهری تعطيل قوای طبيعت است ، ولی از نظر روحی و نفسی نوعی گريز و رجوع به باطن و ملكوت است . مساله خواب نيز مانند مساله مرگ از نظر علم از مجهولات است . آنچه علم در اين زمينه میشناسد قسمتی از جريانات جسمانی است كه در قلمرو بدن صورت میگيرد .
به وبلاگ من خوش آمدید.
ممنون از بازدید شما.لطفا برای بهبود مطالب وبلاگ در نظر سنجی شرکت کنید و نظرات خودرا درباره وبلاگ بفرمایید همچنین به مطالب به تناسب محتوا امتیاز دهید. در ضمن فروم(انجمن تخصصی) وبلاگ هم راه اندازی شده است و می توانید باهمان نام کاربری و رمزی که در وبلاگ ثبت نام کرده اید وارد حساب کاربری خود در ان شوید و ازش بهره ببرید. با تشکر